پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

خدایا به کجای این شب تیره ...

سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۲۰ ب.ظ
aae1jfrs4k7373ab88.jpg

http://uploadyar.com/s1/13664725251.mp3

هلا ! من با شمایم ، های ! ... می پرسم کسی اینجاست ؟

کسی اینجا پیام آورد ؟

نگاهی ، یا که لبخندی ؟

فشار گرم دست دوست مانندی ؟

و می بیند صدایی نیست ، نور آشنایی نیست ،

حتی از نگاه مرده ای هم رد پایی نیست 

صدایی نیست الا پت پت رنجور شمعی در جوار مرگ 

ملول و با سحر نزدیک و دستش گرم کار مرگ 

که می گویند بمان اینجا ؟

که پرسی همچو آن پیر به درد آلوده ی مهجور 

خدایا به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده ی خود را ؟


چاووشی - مهدی اخوان ثالث 

هم آواز پرستو های آه - استاد علیرضا قریانی


++ زمزمه شعری از سهراب سپهری در یکم اردیبهشت سالگرد درگذشت او 

صدا کن مرا. صدای تو خوب است. صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است ، که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید. در ابعاد این عصر خاموش ،من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم. بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است. و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش‌بینی نمی‌کرد....


++یادی از پیشتر ها .... 

(لینکی است به نظرات پستی از ماه های قبل همین پباده رو ، از این پس هر از گاهی یادی از قدیم می کنیم!)