ظهر آن روز بهاری چه نمازی بشود که تو هم آمده باشی و اذانش برسد
منتظر مانده زمین تا که زمانش برسد
صبح همراه سحر خیز جوانش برسد
خواندنی تر شود این قصه از این نقطه به بعد
ماجرا تازه به اوج هیجانش برسد
پرده چاردهم وا شود و ماه تمام
از شبستان دو ابروی کمانش برسد
لیله القدر بیاید لب آیینهی درک
سوره فجر به تاویل و بیانش برسد
نامه داده ست ولی عادت یوسف اینست
عطر او زودتر از نامه رسانش برسد
شعر در عصر تو از حاشیه بیرون برود
عشق در عهد تو دستش به دهانش برسد
ظهر آن روز بهاری چه نمازی بشود
که تو هم آمده باشی و اذانش برسد
قاسم صرافان
عطر نرگس...
تو رو حتی توو رویامم ندیدم
ولی یه عمره جات خالیه پیشم
ندیدمت چه احساس غریبی
ندیدمو برات دلتنگ میشم!!!
همش حس میکنم نزدیک میشی
تو حتی خواب و رویامو گرفتی
خودت احساسمو درگیر کردی
خودت تنهایی دنیامو گرفتی!
بیا تا کفترا دورت بگردن
براشون هر قدم دونه بپاشی
چراغون میکنم پس کوچه هارو
شاید قسمت بشه این جمعه باشی
تا کی واسه رسیدن استخاره؟
شاید صدسال دیگه م بد بیاره
نمیدونم شاید دست تو هم نیست
خدا شاید برات دلشوره داره !
فقط بگو کدوم هفته کدوم روز؟
کجا منتظر رسیدنت شم؟
میخوام کاری بدم دست خودم که
خودم بهونه ی اومدنت شم
سپردی دست کی پیراهنت رو؟
که یک عمره برامون نمیاره
چه بوی نرگسی می پیچه اینجا
اگه این باد سرگردون بذاره!!!
ترانه عطر نرگس حدیث دهقان - علی لهراسبی
++
آخرین پست 91 ... سال جدید پیشاپیش مبارک...!
چقدر این شعر آقای صرافان دلبر است. هر چه بیشتر میخوانم دلم بیشتر قنج میرود...
ظهر آن روز بهاری چه نمازی بشود
که تو هم آمده باشی و اذانش برسد....
الهی در بهار حضورش نفس بکشی!