به نام خدا خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟
1174 مین سال امامت امام مهدی(عج) است به کشتی اش 313 نفر سوار نشده است. نوح نبی (ع) 950 سال که گذشت نفرین کرد طوری که آب زمین را برد ... اگر امام رحمت جز رحمت می کرد بالقوه قابلیت نفرین شدن داریم من از طرف 8 میلیارد نفر رو سیاهم .... خدا کند آدم شویم... وای از شرمندگی آن روزی که امام از هزاران سال غربتش در میان شیعیانش گله کند....
اگر سفر بروی بی خبر زبانم لال
بماند آه دلم پشت در زبانم لال
هزار سال گذشت از قرار دیدنمان
تو رفته ای که نیایی مگر زبانم لال
مگر نه این که تو خورشید اسمان منی
چگونه شبم بی تو شد سحر زبانم لال
هنوز مانده بفهمم تو شاعرم کردی
نگفتم از تو از این بیشتر زبانم لال
بگو که دل بکنم از تمام ادم ها
نگو فقط ز تو تو یک نفر زبانم لال
زدست چوب حراج این غزل به احساسم
تو را اگر که نبینم اگر ... زبانم لال
فاطمه آتش پیکر
+ به قول وبلاگ یکی از دوستان " من هنوز همان من ٍ دیروزم شاید کمی دلگیرتر..."
شب یلدا امسال چیزی برای گفتن ندارم مثل هر روز این روز ها امروز هم خالی بود از اتفاق خوب البته خدا را هزاران مرتبه شکر که اتفاق بد هم نداشت ولی چیزی که خاطره شود و بماند نبود - ه ه انقد توی تلویزیون و اینترنت و این چیز ها دیدیم که کی ها - مثلا این شب ها- چه می کنن و چه زود با خودمون مقایشه می کنیم چه حرف ها - تازه تلویزیون هم برنامه خوبی که بچسبد نداشت و حوصله م سر رف . رادیو هفت هم فال حافظ دکتر کاکاوندش چسبید - صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد... - آمد و صدای حامد فتوحی که خواند و چه خواند !
من از پاییز رد میشم ، به امید شب یلدا
ببین با فالی از حافظ،چه غوغایی شده اینجا
همین جا گوشه ی مجلس ، یه کنعانی پر از درده
به من گفتن که گمگشتت ، همین روزاس که برگرده
یکی دیگه همش میگه که از دنیا دلش خونه
تمام سفره ی قلبش پر از برف زمستونه
- یکی دیگه حواسش نیست ، بدون نیته فالش
- ولی انگار راضی شد ، که انقد خوب شده حالش
منم درگیر این فالم ، یه ترسی دارم از رفتن
نمی خوام زود راهی شم ، اخه حالم رو میفهمن
میترسم رو بشه دستم ، دارم میسوزم از این تب
چه بغضی تو گلو دارم ، چقد طولانیه امشب
+ به جز صبا و شمالم نمی شناسد کس
+ عزیز من که به جز باد نیست همرازم
+ هوای منزل یار آب زندگانی ماست
+ صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم
+ سرشکم آمد و عیبم بگفت رویاروی
+ شکایت از که کنم خانگی ست غمازم
چقد عاشق شدن خوبه ، کنار حافظ و قران
تازه عاشق ترم میشم ، اگه بارون بیاد الان
یه کم دیر ضبط کردم و زود استپ زدم سر و تهش نیفتاده ! فال حافظ :