پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت زهرا س» ثبت شده است

مبتلا کرده است دل ها را به درد دوری اش

نرگس پنهان من با مستی اش مستوری اش

آه می دانم که ماه من سرک خواهد کشید

کلبه ی درویشی ام را با همه کم نوری اش

آسمانی سر به سر فیروزه دارد در دلش

گوش ها مست تغزل های نیشابوری اش

یک دم ای سرسبزی یک دست در صورت بدم

تا بهاران دم بگیرد با گل شیپوری اش

ماه می گردد به دنبال تو هر شب سو به سو

آسمان را با چراغ کوچک زنبوری اش

آنک آنک روح خنجر خورده ی فردوسی است

لا به لای نسخه ی سرخ ابو منصوری اش

بوسه نه جمع نقیضین است در لب های او

روزگار تلخ من شیرین شده است از شوری اش

گر بیایی خانه ای می سازم از باران و شعر

ابرهای آسمان ها پرده های توری اش ...

سعید بیابانکی


برای نزدیک شدن به کسی که خیلی بزرگ است اغلب نمیتوان از راه صمیمیت وارد شد.

  اصغر عظیمی مهر

کیست این بانو که هرجا می گذارد پا  سر است!

خاک پایش از تمام مردم دنیا سر است!


در به خاک پایش افتادن تأمل نارواست

هر که نشناسد در این هنگامه سر از پا  سر است!


محفل عشق است هرجا نام او را می برند!

هرچه پایین تر نشیند هرکه در اینجا سر است!


هر که را یارای سودا نیست در بازار عشق!

نرخ این سودای پایاپای یا جان یا سر است!


بوی پیراهن شفای دیده ی یعقوب نیست!

اهل دل در عین نابینایی از بینا سر است!


هر کجا پا میگذاری در بیابان جنون

جان من آرامتر! هر سنگ این صحرا سر است!


کس نمی داند کجا خفته ست اما خاک او

گرچه پنهان گشته از هر مرقد پیدا سر است!


در مقام صبر و قرب از روی تسلیم و رضا

از ملک های مقرّب نیز او حتّی سر است


همردیف حضرت پیغمبر و مولا علی!

از تمام انبیاء و اولیاء زهرا سر است!

در آسمان نور چه بدری ،شبیه توست

در سال یک شب است که قدری شبیه توست ...

 مجید تال

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۲ ، ۰۰:۵۹
شما مرا درخت صدا کنید

فاطمه ، فاطمۀ دورۀ پیغمبر نیست

یا نه! این فاطمه آن فاطمۀ حیدر نیست

چه سوالی ست که می پرسی؟ علی جان خوبی؟!

من کجا خوبم اگر حال شما بهتر نیست

غیر از این دردِ حجابی که گرفتی از من

بستری بودنت آن قدر عذاب آور نیست

فضه می گفت بیایید غذا آماده ست

زینبت گفت نمی آیم اگر مادر نیست

گریه آور شده این آمد و رفتی که مراست

وای از این خانه که دارای در دیگر نیست

حسین رستمی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۲ ، ۱۸:۱۳
شما مرا درخت صدا کنید

عشق من پاییز آمد مثل پار

باز هم ما بازماندیم از بهار

احتراق لاله را دیدیم ما

گل دمید و خون نجوشیدیم ما

باید از فقدان گل خونجوش بود

در فراق یاس مشکی‌پوش بود

یاس بوی مهربانی می‌دهد

عطر دوران جوانی می‌دهد

یاس‌ها یادآور پروانه‌اند

یاس‌ها پیغمبران خانه‌اند

یاس در هر جا نوید آشتی‌ست

یاس دامان سپید آشتی‌ست

در شبان ما که شد خورشید؟ یاس

بر لبان ما که می‌خندید؟ یاس

یاس یک شب را گل ایوان ماست

یاس تنها یک سحر مهمان ماست

بعد روی صبح پرپر می‌شود

راهی شب‌های دیگر می‌شود

یاس مثل عطر پاک نیت است

یاس استنشاق معصومیت است

یاس را آیینه‌ها رو کرده‌اند

یاس را پیغمبران بو کرده‌اند

یاس بوی حوض کوثر می‌دهد

عطر اخلاق پیمبر می‌دهد

ادامه دارد......

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۴۷
شما مرا درخت صدا کنید

شهادت صدیقه ی کبری حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت...

شبی که گیسوی اطفال خانه شانه نباشد

همان شبی ست که زهرا درون خانه نباشد

علی و فاطمه باشند توی ذهن خدا و- 

برای خلقت هفت آسمان بهانه نباشد؟

میان این دو به خنده به گریه یا به گلایه 

عبارتی نشنیدم که عاشقانه نباشد

خداچگونه بیاید پی جنازه ی عشقش 

اگر مراسم تدفین تو شبانه نباشد؟!!

مزار مخفی زهراست هرکجا که هزاران

پرنده باشد و ردی از آب و دانه نباشد...

مهدی رحیمی

آدما همیشه بین شادی و غم می‌مونن

شادی و غم‌ ، تنها جفتی‌اَن که با هم می‌مونن

اونا که بین غم و شادی باشن‌ ، بهشتی‌اَن

اونا که غرق یکی شَن تو جهنم می‌مونن

بعضی دردا رُ با گریه می‌گی و خلاص می‌شی

بعضی از غصه‌ها هستن که با آدم می‌مونن

یه چیزایی هس که باید با نگفتن بگیشون

مث بی‌گناهی حضرت مریم می‌مونن..........

علی محمد مودب

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۳۳
شما مرا درخت صدا کنید

یاس بوی حوض کوثر می‌دهد             عطر اخلاق پیمبر می‌دهد

حضرت زهرا دلش از یاس بود

دانه‌های اشکش از الماس بود

داغ عطر یاس زهرا زیر ماه               می‌چکانید اشک حیدر را به راه

عشق معصوم علی یاس است و بس

چشم او یک چشمه الماس است و بس

اشک می‌ریزد علی مانند رود             بر تن زهرا گل یاس کبود

گریه آری گریه چون ابر چمن

بر کبود یاس و سرخ نسترن

گریه کن حیدر که مقصد مشکل است        این جدایی از محمد مشکل است

گریه کن زیرا که دخت آفتاب

بی‌خبر باید بخوابد در تراب

این دل یاس است و روح یاسمین        این امانت را امین باش  ای زمین

نیمه‌شب دزدانه باید در مغاک

ریخت بر روی گل خورشید خاک

یاس خوشبوی محمد داغ دید              صد فدک زخم از گل این باغ دید

مدفن این ناله غیر از چاه نیست

جز دو کس از قبر او آگاه نیست

گریه بر فرق عدالت کن که فاق              می‌شود از زهر شمشیر نفاق

گریه بر طشت حسن کن تا سحر

که پر است از لخته خون جگر

گریه کن چون ابر بارانی به چاه        بر حسین تشنه‌لب در قتلگاه

خاندانت را به غارت می‌برند

دخترانت را اسارت می‌برند

گریه بر بی‌دستی احساس کن         گریه بر طفلان بی‌عباس کن

باز کن حیدر تو شط اشک را

تا نگیرد با خجالت مشک را

گریه کن بر آن یتیمانی که شام         با تو می‌خوردند در اشک مدام

گریه کن چون گریه ابر بهار

گریه کن بر روی گل‌های مزار

مثل نوزادان که مادر‌مرده‌اند             مثل طفلانی که آتش خورده‌اند

گریه کن در زیر تابوت روان

گریه کن بر نسترن‌های جوان

گریه کن زیرا که گل‌ها دیده‌اند            یاس‌های مهربان کوچیده‌اند

گریه کن زیرا که شبنم فانی است

هر گلی در معرض ویرانی است

ما سر خود را اسیری می‌بریم            ما جوانی را به پیری می‌بریم

زیر گورستانی از برگ رزان

من بهاری مرده دارم ای خزان

زخم آن گل در تن من چاک شد

آن بهار مرده در من خاک شد

ای بهار گریه‌ بار نا امید

ای گل مأیوس من یاس سپید

سید احمد عزیزی

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۲۰
شما مرا درخت صدا کنید