پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

واو مثل ویرانی ، دال مثل دلتنگی

پنجشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۵۵ ب.ظ



می کَنم الفبا را ، روی لوحه ی سنگی

واو مثل ویرانی ، دال مثل دلتنگی

 

بعد از این اگر باشم در نبود خواهم بود

مثل تاب بیتابی مثل رنگ بیرنگی


 

حسین منزوی


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۱۶
شما مرا درخت صدا کنید

حسین منزوی ((*tag_post_count*))