به بهانه ی رادیو هفت چهارشنبه ها
استاد رشید کاکاوند است و فال حافظ گرفتن ...
...
ببین با فالی از حافظ،چه غوغایی شده اینجا
همین جا گوشه ی مجلس ، یه کنعانی پر از درده / به من گفتن که گمگشتت ، همین روزاس که برگرده / یکی دیگه همش میگه که از دنیا دلش خونه / تمام سفره ی قلبش پر از برف زمستونه
' یکی دیگه حواسش نیست ، بدون نیته فالش '
- ولی انگار راضی شد ، که انقد خوب شده حالش -
خوش است خلوت، اگر یارْ یار من باشد
نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد!
من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم
که گاهگاه بر او دست اَهرمن باشد
روا مدار خدایا! که در حریم وصال
رقیب مَحرم و حِرمان نصیب من باشد
هُمای گو: «مفکن سایهی شرف هرگز
در آن دیار که طوطی کم از زَغَن باشد»
بیان شوق چه حاجت؟ که سوز آتش دل
توان شناخت ز سوزی که در سُخن باشد
هوای کوی تو از سر نمیرود؛ آری
غریب را دلِ سرگشته با وطن باشد
به سان سوسن اگر ده زبان شود حافظ
چو غنچه پیش تواَش مُهر بر دهن باشد
چون ندیدن این فال حافظ و این قسمت رادیو 7 موجب بر فنا رفتن نیم عمر! شعر دوستان گرام است براتون صدای ضبط شده ش رو آپلود می کنم گرچه شنیدن کی بود مانند دیدن!
ما که دیدیم بسوزه دل اونایی که ندیدن