برخیز فدای سرت...
شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۱، ۰۱:۱۲ ب.ظ
خوش به حال حر
اولین اجازه را گرفت...
اولین رونده بود...
مشک دریده ندید...
دست بریده ندید...
+ ای چشم تو بیمار ، گرفتار ، گرفتار برخیز چه پیشامده این بار علمدار
گیریم که دست و علم و مشک بیفتد برخیز فدای سرت انگار نه انگار
که از اول با آنها نبود
اما آخرش ختم به خیر شد