پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

غم نداریم، بزرگ است خدای خودمان

سه شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۳۴ ق.ظ


خوب و بد هر چه نوشتند به پای خودمان

انتخابی است که کردیم برای خودمان


این و آن هیچ مهم نیست چه فکری بکنند

غم نداریم، بزرگ است خدای خودمان


بگذاریم که با فلسفه شان خوش باشند

خودمان آینه هستیم برای خودمان


ما دو رودیم که حالا سر دریا داریم

دو مسافر یله در آب و هوای خودمان


احتیاجی به در و دشت نداریم اگر

رو به هم باز شود پنجره های خودمان


من و تو با همه ی شهر تفاوت داریم

دیگران را نگذاریم به جای خودمان


درد اگر هست برای دل هم می گوییم

در وجود خودمان است دوای خودمان


دیگران هر چه که گفتند بگویند، بیا

خودمان شعر بخوانیم برای خودمان


مهدی فرجی

نظرات  (۳)

۳۰ خرداد ۹۱ ، ۱۵:۰۸ سالهای صبوری
مشتاقانه منتظر بودم تا سرزده میهمان خانه تان شوم ...
آمدم اما : اجازه هست بمانم ؟؟؟


پاسخ:
در کلبه ی ما رونق اگر نیست صفا هست ....
بر شاخه هام ساخته اند آشیانه ها
گنجشک ها که سرشارند از ترانه ها

من – تک درخت پیر – فقط زنده مانده ام
با شوق میوه ها و تب و تاب لانه ها

قدی اگر کشیدم با عشق سارها
آبی اگر مکیدم سهم جوانه ها

از من مخواه دل بکنم چون که بوده اند
تنها امید زندگی ام این بهانه ها

در خاک ریشه دارم و دل بسته ام به آب
بوی سکون نمی دهد آیا نشانه ها؟؟

من با سفر غریبم و جاری نمی شوم
مدفون اگر شدند اسیرند دانه ها

از من گذشته است ولی میوه می دهم
بسپارشان به حافظه ی رودخانه ها

"مهدی فرجی"


بهار...........

تمام شد!



پاسخ:
سید علی صالحی
(هه!!
اینجا زدم معصومه؟؟
اونجاهایی که معصومه صدام میکنن می زنم م.ه قاطی پاطی ای شدم در نوع خودم!)


شعرای محمد مهدی سیار خیلی قشنگ ان!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">