اینجا کجاست، شما کیستید ؟
جمعه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۱، ۱۰:۴۹ ب.ظ
خیابانها، خانهها، درها، دیوارها،
اینجا هر صبح و هر غروب
فراموشکارانِ خستهی سر به زیر
میآیند و آهسته از مسیرِ مشترکِ ما میگذرند،
و باز از همان چیزهای مثلِ همیشه حرف میزنند،
من هم هستم
من هم با آنها هستم
من هم میانِ همین گمشدگانِ بیگور
هی میآیم صبحها و
هی میروم به وقتِ غروب،
.
.
.
اینجا کجاست، شما کیستید
مرا کجا میبرید؟
از خانهها دور افتادهام،
از خیابان، از در، از دیوارها ...! *
در شب شهادت باب الحوائج امام موسی کاظم علیه السلام و روز جمعه از خانه بیرون می زنم در کنار خیابان وارد پیاده رو می شوم این پیاده رو کجا می رود نمی دانم ....
هنوز اسیر سکوت تو اند زندانها
و پایبند نگاهت دل نگهبانها
تو مثل یک نفس تازه حبس میگشتی
تویی که در نفست گم شدند طوفانها
چه خلوت خوشی... آرام زیر لب گفتی
و سجده کردی، جای تمام انسانها
نشد طلوع کنی تا تو را طواف کنند
تقیه کار شدند آفتابگردانها
تو یوسفی و مجازات یوسفی این است
چنبن دهند گواهی تمام قرآنها **
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* سید علی صالحی
** محمد مهدی سیار
همیشه همین است: از هم آرام میگیریم، که آرام بگیریم!