پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

مقبول طبعش می افتد، موسی و چوپان ندارد

يكشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۰، ۰۵:۲۷ ب.ظ
سر می گذارم به جنگل، گیلان بیابان ندارد

وقتی که دلتنگ باشی، بن بست پایان ندارد

وقتی که دلتنگ باشی کوهی پر از سنگ باشی

هر نامه ای می نویسی آغاز و عنوان ندارد

آیینه را پای حرفت تا صبحدم می نشانی

تا اینکه چیزی بگوید، حرفی که امکان ندارد

.

.

عاشق که باشی و دلتنگ حرفت به دل می نشیند

مقبول طبعش می افتد، موسی و چوپان ندارد

عاشق نباشی و دلتنگ باران سرآغاز چتر است

عاشق ندارد هوای شهری که باران ندارد

.

.

 

                                        پونه نیکوی

___________________________________

پ.ن : الان بهترم بروم دوستانم را دعوت کنم بیایند ...


بعدا نوشت : 
نمیدونم چه م شد صفحه های وبلاگ های دوستامم باز کردم نظر هم نوشتم ولی ارسال نکردم ... خودم هم نمی دونم چرا ...
 
 
آدمیست دیگر ... یک روز که حوصله هیچ چیز را ندارد ، دوست دارد ، بردارد خودش را بریزد دور ...!
 
 

بعد تر :

 اولین کسی که وارد شد و نظر نوشت قیچی رو برداره و روبان افتتاح اینجا رو ببره !
 

نظرات  (۱)

دیگر بهار در سبد روزگار نیست..............

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">