پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

قلاب

چهارشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۰، ۰۴:۰۲ ق.ظ
اگر مرا ندیدید بر ویرانه های نامم گریه نکنید

من دور نرفته ام 

جایی همین حوالی گریه 

بر رودخانه تنهایی قلاب افکنده

تا ماهی غم را نه که بگیرم تا رها کنم از قلابم 

دریغ ماهی گیر می گیرد 

و آدمی می میرد

و هنوز 

رهایی را نیاموخته است


"خط خطی امشب"


+بعدا نوشت :

ببخشید اگه با خط خطی های خودم وبلاگ خراب کردم ....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۱/۱۲
شما مرا درخت صدا کنید

خط خطی ((*tag_post_count*))

نظرات  (۱۴)

من کوچه ی خلوتی را می خواهم
بی انتها برای رفتن
بی واژه برای سرودن....

+غمگین بود ولی به دل نشست .مثل همیشه زیبا



پاسخ:
از عالم غم دلرباتر عالمی نیست ....
تو که میروی
دل من را هم ببر
دلم را ببر تا افول هراس٬
تا دیدار ترانه ی احساس،
بگذار سوره های عشق بر من وحی شود...

زیبا بود.

خیلی زیبا بود...

خیلی زیاد!

قبل از اینکه بفهمم از نوشته های خودته، فکر کردم شاید از فریدون یا حسین پناهی باشه

سلام
احوال شما؟
بخدا من زیاد بهتون سر می زنم ولی فرصت نمی شه یا نمی تونم کامنتی بذارم.
ببخشید به بزرگواری خودتون.
راستی اوضاعتون چطوره؟

سلام دوست عزیز.ممنون از وب خوب وزیبات. خوشحال میشم به منم سر بزنی.
دوستت دارم وتاوان ان هرچه باشد باشد
سلام
ببخشید دیر شد.
مطلبتونو خوندم. به نظرم حرفی که می خواید بزنید عمیقه ولی تو واژه هایی که انتخاب کردید نتونسته خودشو نشون بده.فکر می کنم یه جورایی بین شعر و نثر معلق مونده. باید کمی بعد که ازش فاصله گرفتید روش دستی بکشید و اون بخشای غیر شعری شو حذف یا اصلاح کنید تا اونچه مد نظرتون بوده رو هم در معنا و هم در لفظ نشون بده.
ببخشید صراحت و زمختی نظرم رو. اولین حسی بود که بعد از یک بار خوندن مطلبتون بهم دست داد.

آری...
و گاه چه خط خطی هایی را باید پاک کنیم تا کسی به اشتباهمان پی نبرد.....
۱۴ بهمن ۹۰ ، ۱۸:۳۵ سالهای صبوری
آسمان فرصت پرواز بلند است ولی قصه این است چه اندازه کبوتر باشی
با دکلمه وبلاگت کلی حال کردم . خیلی قشنگه !!!! مرسی .
salam dooste aziz ghalame ravan va zibaii darid.be man ham sar bezanid khoshhal misham.
سلاااااام
به به
تا باشه از این خط خطی ها که وبلاگو خراب کنه!!

خیلی خوب بود
۱۴ اسفند ۹۰ ، ۱۷:۲۷ افسران جوان جنگ نرم
سلام

ممنون از حضورتون
خیلی خوب می تونید خط خطی کنید
عالی بود

در پناه حق
یا حق

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">