پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

گاهی مسیر جاده به بن بست می رود      
گاهی تمام حادثه از دست می رود

گاهی همان کسی که دم از عقل میزند     
 در راه هوشیاری خود مست می رود

گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست    
وقتی که قلب خون شده بشکست میرود

اول اگرچه با سخن از عشق آمده              
آخر خلاف آنچه که گفته است می رود

گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند     
وقتی غبار معرکه بنشست می رود

اینجا یکی برای خودش حکم می دهد        
آن دیگری همیشه به پیوست می رود

وای از غرور تازه به دوران رسیده ای           
وقتی میان طایفه ای پست می رود

هرجند مضحک است و پر از خنده های تلخ  
بر ما هرآنچه لایقمان هست می رود

این لحظه ها که قیمت قد کمان ماست    
تیریست بی نشانه که از شصت می رود

بیراهه ها به مقصد خود ساده می رسند    
اما مسیر جاده به بن بست می رود

افشین یداللهی

نظرات  (۵)

وای از غرور تازه به دوران رسیده ای
وقتی میان طایفه ای پست می رود


هرجند مضحک است و پر از خنده های تلخ
بر ما هرآنچه لایقمان هست می رود

و من چقد این شعرو (درواقع با صدای عصار) دوس دارم.. یادمه این دو بیت رو، زمان دانشگاه، رو یه کاغذ نوشته بودم و گذاشته بودم رومیز کتابخونه جلوی چشمم...!
انگار بعضی وقتا باید به خودمون یادآوری کنیم!!


۲۳ آبان ۹۰ ، ۱۱:۲۷ آسمان مال من است
سلام بر دوست عزیزم...
آفریننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
خشکله وبت...خوشم اومد...خیلی...بدون تعارفو تملق گفتم...سیو کردم...میخونم همه رو...راستش دیگه تعطیل کردم اینه که خیلی نمیام...این قالب لطیف تره...نسبت به قبلی...بازم سر میزنم...





برا شما...
برا این مدت که نیومدم...

سلام

شعر بینظیری بود

متشکرم...واقعا متشکرم که فرصت رو به رو شدن با بهترین ها را به من میدید

پاسخ:
البته شعر واقعا قشنگه درود بر شاعر این سروده....
سلام
وبلاگ زیباییه.
من فقط گوشه سمت چپش رو خوندم البته.
به نام خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند 

منبع : http://derakht.blog.ir
برای دوستانم گذاشتم.صد البته لینک هم می ذاشتم.چیزی که این روزها ازش غافل می شیم.
مطالب توی اینترنت رو راحت کپی می کنیم.بدون ذکر منبع.بی توجه به شاعر،نویسنده،آشپز یا هر کسی که با ایده نابی پشت این صفحه نشسته و می نویسه.
اما خودتون کار خوبی کرده اید.ایده خوبیه.
اینطوری کسی فراموش نمی کنه.به دوستانتون هم پیشنهاد بدین این ایده خوب رو.
موفق باشید و سر سبز.
پاسخ:
سلام
ممنون...
زنده باشید...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">