از ذکر علی مدد گرفتیم
در بوته ی آزمایش عشق از نمره ی بیست صد گرفتیم
دیدیم کرایت علی سبز معجون هدایت علی سبز
درچمبر آسمان آبی خورشید ولایت علی سبز
از باده ی حق سیاه مستیم اما زحمایت علی سبز
شیرین شکایت علی زرد فرهاد حکایت علی سبز
دستار شهادت علی سرخ لبخند رضایت علی سبز
در نامه ی ما سیاه رویان امضای عنایت علی سبز
*******
ما قلمهاییم دردست ولی کز لب ما میچکد ذکر علی
ذکر مولایم علی اعجاز کرد عقده ها را از زبانم باز کرد
نام او سر حلقه ی ذکر من است کز فروغ او زبانم روشن است
گر نباشد جذبه روشن نیستم این که غوغا میکند من نیستم
من چو مجنونم که در لیلای خود نیستم در هستی مولای خود
ذکر حق دل را تسلا می دهد آه مجنون بوی لیلا می دهد
جان مجنون قصد لیلایی مکن جان یوسف را زلیخایی مکن
محمد رضا آغاسی
تداعی خوبی بود...چون مشغله این روزها مجال دوباره شنیدنش را ازم گرفته بود
باز متشکرم