پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

عشق

يكشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۰۱:۱۵ ب.ظ

از پریشانی امثال تو شد نام آور

عشق: این مسأله مشکل سرسام آور

دیدنت موجب آن است که تا زنده شود

در من آن خاطرة‌ لرزه بر اندام آور

نه! مقصر خودمانیم کز اول  بستیم

دل به آن نغمه روحانی الهام آور

واقعا" از من دلخسته توقع داری

نشوم رام چنین نفحه الزام آور؟

عاشقی چیست؟ بگو گوش به فرمان توام

تو سلیمانی و من هُدهد پیغام آور

مرگ حق است،‌ ولی عشق حقیقت دارد

سوخت بنیادم از این پاسخ ابهام آور

*

عشق از نوع زمینی هم اگر هست، به اوست

ساقیا جام بنه، جامة‌ احرام آور!

عباس احمدی (پابرهنه وسط بیت)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۲/۲۵

نظرات  (۱)

سلام
.........
و عشق... آنکه دل از او به اشتیاق می افتد
بدون این که بخواهیم اتفاق می افتد!!
×××××
در مورد قضیه ی اون خادم،البته از دستش ناراحت شدم اما بخشیدمش... هرکسی با توجه به روحیه خودش رفتار میکنه،شاید او اصلا متوجه نشد که رفتار بدی کرد
تازه شاید.. شاید که نه،مطمئنا از من مقرب تر بوده که افتخار خادمی خانوم نصیبش شده!
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">