پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

نانش دهید امّا از ایمانش مپرسید...

يكشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۱۲:۴۷ ق.ظ
گفتی خراسان از خراسانش مپرسید
در کف چراغی ماند از انسانش مپرسید

درویشی درویش از حال پریشان
پیداست از موی پریشانش مپرسید

سقف  بهار ناگزیرش را که دیدید
از هیزم خیس زمستانش مپرسید

این روزها در حال گردونش بگردید
این روزها از حال گردانش مپرسید

ما آهوان  کشتۀ دیروز و امروز
از کشتگان عید قربانش مپرسید

هر کس که آمد زخم پیدایش ببینید
هر کس که آمد درد پنهانش مپرسید

این خانه کم از خانقاه بوالحسن نیست
نانش دهید امّا از ایمانش مپرسید

علیرضا قزوه

نظرات  (۵)

سلام

اگه بهم خرده نمیگیری که دائم یک جمله تکراری را بیان میکنم،

باز میگویم:زیبا بود...بسیار زیبا
سلام
دیروز اومدم براتون کامنت بذارم اما نشد
اتفاقن کلی ذوق کردم که راجع به امام رضاست شعرتون!
بعد کلی اصرار قسمت شد یه مشهد باصفا رفتم که جای همه دوستان خالی بود.
سلام

با پست ِ " نیاز به منجی ! " در خدمتم.
از فردا شب شروع میشه
حسینیه ی مرعشی نجفی (ره) و روضه ی زهرای علیرضا پناهیان..
و چقدر غمه که به دل میشینه...


باید آتش بزنم باغ و بهار و گل را...."

روضه ،مکشوف تر از آن چه شنیدم می شد!
ممنون
شما هم لینک شدید
التماس دعا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">