پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

استاد بی نظیر آواز ایرانی علیرضا قربانی

دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۴۷ ق.ظ



کَرَک جان ! خوب می خوانی 
من این آواز پاکت را درین غمگین خراب آباد 
چو بوی بالهای سوخته ت پرواز خواهم داد 
گرت دستی دهد با خویش در دنجی فراهم باش
بخوان آواز تلخت را ، ولیکن دل به غم مسپار 
کَرَک جان ! بنده ی دم باش 
بده ... بد بد ؛  ره هر پیک و پیغام و خبر بسته ست 
نه تنها بال و پر ، بال نظر بسته ست 
قفس تنگ است و در بسته ست 
کَرَک جان ! راست گفتی ، خوب خواندی ، ناز آوازت 
من این آواز تلخت را
من این غمگین سرودت را 
هم آواز پرستوهای آه خویشتن پرواز خواهم داد

نظرات  (۳)

۱۳ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۰۲ گذری عاشقانه
ای در نگاهم از همه دنیا قشنگ تر از هر چه ناز و هر چه تمنا قشنگ تر عذرا و ویس و لیلی و شیرین و دیگران... حیرانم از تو کیست - خدایا - قشنگ تر! اسطوره های عشق حقیقت نداشتند تو واقعیتی و همانا قشنگ تر بالای دست، دست زیاد است و چون تو نیست هرگز -بدون شاید و اما- قشنگ تر این است حسن روز فزونی که گفته اند امروز دلرباتر و فردا قشنگ تر باید تو را به حرمت یک گل نگاه کرد اما نچید، چون که تماشا قشنگ تر حسن تو را قیاس به دنیا نمی کنم ای خندۀ تو از همه دنیا قشنگ تر یک جلوه از کمال تو حسن است و از همه تو نازنین تری و نه تنها قشنگ تر وقتی غزل برای تو باشد عجیب نیست گر باشد از تمام غزلها قشنگ تر! محمدرضا ترکی
پاسخ:
 قشنگ تر شده ای بعد از آخرین دیدار 
شبیه قول و قراری که می دهی هر بار

شبیه من، که پر از التهاب عاشقی ام 
و داستان گناهی،  که می شود تکرار

بدون تو  به لبی پر گناه پک زده ام 
مسافرت شده عادت به کشور سیگار

هزار بار  فراموش کردمت اما
بدون خاطره هایت نمی شود انگار...

تو رفتی و دل دیوار تنگ تر شده است
به بوسه های عجیبت قسم من و دیوار،

به تو به زمزمه هایت  هنوز معتادیم،
به چشم های درشتی که می کند اصرار

به این که پشت سرم هی نگاه می پاشی!
و دست پاچه که هستی....خدای من !! انگار،

 به تکه تکه ی  قلبم اسید می پاشند
به دل نگیر عزیزم  قدم بزن!بشمار... 

زهره ارزه گر
دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان، گلرنگ و گلگون
جهان، دشت شقایق گشت ازین خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد
چه خنجرها که از دلها گذر کرد
ز هر خون دلی، سروی قد افراشت
ز هر سروی، تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است
ا
بتهاج
پاسخ:
ه الف سایه....

ممنون و سپاس قشنگ بود...
داشتم فکر میکردم چند روزه از شما خبری نیست

من این استاد رو نمیشناسم
اما شعر زیبایی رو انتخاب کردین
پاسخ:
سلام
صدای خوبی دارد ... 
و انتخاب های خوبی هم می کند مثلا همین شعر اخوان ثالت  ... 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">