پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

دنیا دهن کجی ست به الاکلنگ ها

چهارشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۸۹، ۱۰:۳۴ ب.ظ
پیشانی ات سیاه مبادا به ننگ ها
ای ماه! ای مراد تمام پلنگ ها!

این برکه ها برای تو بسیار کوچک اند
جای تو نیست سینه ی این چشم تنگ ها

آراسته ست ظاهر رنگین کمان ولی
چون ابرها حذر کن از این چند رنگ ها

یک روز تو در اوجی و یک روز دیگری
دنیا دهن کجی ست به الاکلنگ ها

من چند روز پیش دلی را شکسته ام
من را به رسمیت بشناسید سنگ ها!

علیرضا بدیع

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۸۹/۱۲/۱۱
شما مرا درخت صدا کنید

علیرضا بدیع ((*tag_post_count*))

غزل ((*tag_post_count*))

نظرات  (۷)

۱۲ اسفند ۸۹ ، ۱۳:۱۳ جواد
سلام ،به به ،چه وبلاگی... از اونایی که دنبالش بودم... شعر های ناب...
باز هم سر بزن به ما
۱۲ اسفند ۸۹ ، ۲۲:۰۰ آسمان
سلام ممنون از حضورتون تو وبم
وب شما هم پرباره...
مرسی
۱۲ اسفند ۸۹ ، ۲۳:۴۹ آسمان مال من است
سلام.ممنون از حضورتون...
یادم نمیاد. قبلا اینجا اومدم...
میدونستید سهراب دوس دارم که تو اگر...رو گذاشتید؟
به هرحال ممنون
۱۲ اسفند ۸۹ ، ۲۳:۵۸ آسمان مال من است
راستی آقا جمال گفتی مناجاتای خواجه رو دوس داری...یه پست دیگه دارم مال بهمنه...اونم گلچینی از مناجاتاشه...اون خیلی قشنگتره...تبلیغ نمیکنما...اما خودم اونوخیلی دوس دارم...
تا بعد...
۱۳ اسفند ۸۹ ، ۰۱:۳۸ محراب
جمال عزیزم سلام.
اول بزار تحسینت کنم بابت شعر زیبایی که گذاشتی سوای مضمون زیبای شعر نکته ی قابل توجهی که این شعر داشت و شاید واسه شاعرای نوپا یه کلاس آموزشی باشه اینه که ببینیم"انتخاب عنوان خوب و مناسب"برای شعر چقدر می تونه به جذب مخاطب کمک کنه.
و اما بعد...و اما تو ای دوست:
قربون دل غم زده ت رفیق،وقتی پیامی که واسم گذاشتی رو خوندم حسی از طرفت بهم منتقل شد که نمی دونم درسته یا نه.حس کردم زخمداری از جماعتی به اسم دوست.
امیدوارم اینطور نباشه.میتونی رو رفاقت من به عنوان یه برادر کوچک حساب کنی عزیز.
شاد باشی.
۱۳ اسفند ۸۹ ، ۰۳:۱۱ محراب
سلام دوست خوبم.
آپم.
تو مهمونی ساده م قدم های سبزت رو به انتطار می شینم.
۳۱ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۴۳ اکبر امیدی
سلام
بدون تعارف باید بگم وبلاگتون خیلی قشتنگه
وقتی اشعار وبلاگتون رو می خونم بهم کمک می کنه بیشتر و بهتر شعر بگم
به نظر خودم اشعارم بد نیستند خوشحال می شم نظر شما رو هم بدون
ممنون بدرود
پاسخ:
سلام
ممنون
بتانم میام.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم