پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشت» ثبت شده است

امروز خیلی حالم بده دارم خفه می شم خسته ام از بلاتکلیفی کاش می شد ...

از اینکه هیچکی از اول کارش درس انجام نداده الان من به مخمصه خورم  چرا آخه ...

آی خدا ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۱ ، ۱۵:۰۴
شما مرا درخت صدا کنید
...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۱ ، ۲۲:۵۷
شما مرا درخت صدا کنید
تعطیلـــــــــــــــــــــــــ..................

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۱ ، ۲۲:۴۳
شما مرا درخت صدا کنید

هر وقت میپرد زسرم حال وحوصله

دارد دلم هوای سخن از سر گله

شاید دلم هوای تو دارد که در زمین

همچون زمان شده است پر ز زلزله

هر روز صبح که از خواب می پرد دلم

دارد به دست خود سبدی پر ز خاطره

خواب از سرم پرید و در گوش دل بگفت

ای کاش در زمین فقط آب بود و پنجره

اما اگر بیاید و باران شود روان

دیگر میان روز و شبم نیست فاصله

(1/2/90)

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۰ ، ۲۲:۱۳
شما مرا درخت صدا کنید
امروز هوا آلوده بود

و همه به آسمان طعنه زدیم

که تو آبی نیستی 

اما هرگز سیاهی مان را برای زمین فاش نگفت.

(۳۱/۱/۹۰)

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۰ ، ۲۳:۳۶
شما مرا درخت صدا کنید