شاهان همه مسکین او ، خوبان قراضه چین او
دیوان شمس- مولوی:
ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او
شوریده گردد عقل او ، آشفته گردد خوی او
معشوق را جویان شود ، دکان او ویران شود
بر رو و سر پویان شود ، چون آب اندر جوی او
در عشق چون مجنون شود ، سرگشته چون گردون شود
آن کو چنین رنجور شد ، نایافت شد داروی او
شاهان همه مسکین او ، خوبان قراضه چین او
شیران زده دم بر زمین ، پیش سگان کوی او
او هست از صورت بری ، کارش همه صورتگری
ای دل ز صورت نگذری ، زیرا نهای یک توی او
این عشق شد مهمان من ، زخمی بزد بر جان من
صد رحمت و صد آفرین ، بر دست و بر بازوی او
من دست و پا انداختم ، وز جست و جو پرداختم
ای مرده جست و جوی من ، در پیش جست و جوی او
من چند گفتم های دل ، خاموش از این سودای دل
سودش ندارد های من ، چون بشنود دل هوی او
و حضرت حافظ گوید :
در نظربازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست
ماه و خورشید همین آینه میگردانند
عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
.
.
.
و در غزلی دیگری می فرمایند:
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند
عتاب یار پری چهره ، عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند
ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند
هر آن که خدمت جام جهان نما بکند
طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
ز بخت خفته ملولم بود که بیداری
به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند
بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد
مگر دلالت این دولتش صبا بکند
حالا هرکه گفت این سه تا غزل چه ربطی به هم دارن !
آره ربطش در بیت های زرد رنگ است که در آهنگ زیر کنار هم خوانده شده است!
خواننده را شاید حدس بزنید استاد شجریانیا ناظری باشد ولی نیست محسن چاووشی است که این بار از مولانا خوانده و حافظ خوانی اش هم آوازیست با صدای حجت اشرف زاده است البته شاید هم بروز باشید و آلبوم های جدید گوش بدید و درست حدس بزنید!
پ.ن :
غزل مولانا بیشتر از اینها بود و این فقط چند بیتش است...و همچنین غزل بعدی هم...
هدف اصلی از این پست خواندش این غزلیات خوش معنی بود و آهنگ فقط بهانه دستمان داد...
خوبین؟
اشعار مولاناو حافظ رو خیلی دوست دارم
گر به موی سری بر تن حافظ باشد/همچو زلفت همه را در قدمت اندازم