زیر برف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد
دوشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۱، ۱۱:۵۶ ب.ظ
مانده تا برف زمین آب شود.
مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونه چتر.
ناتمام است درخت.
زیر برف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد
و فروغ تر چشم حشرات
و طلوع سر غوک از افق درک حیات.
مانده تا سینی ما پر شود از صحبت سنبوسه و عید.
در هوایی که نه افزایش یک ساقه طنینی دارد
و نه آواز پری می رسد از روزن منظومه برف
تشنه زمزمه ام.
مانده تا مرغ سرچینه هذیانی اسفند صدا بردارد.
پس چه باید بکنم
من که در لخت ترین موسم بی چهچه سال
تشنه زمزمه ام؟
بهتر آن است که برخیزیم
رنگ را بردارم
روی تنهایی خود نقشه مرغی بکشم.
قدیمی ها یادشان هست...
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++
بعدا نوشت :
تقدیم به جناب امیرهاتف
آب را گل نکنید شاید این آب روان می رود پای سپیداری .....
هر شعری که ازش نخونده باشم رو هم که بخونم میفهمم کار سهرابه !
میدونم این از تبحر من در شناخت شعر نیست
قدرت کلام اونه
روحش شاد