به این نتیجه رسیدم که سجده کردن من / به جز مبارزه با آفریدگارم نیست!
پنجشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۰، ۱۱:۱۱ ق.ظ
مپرس حال مرا روزگار یارم نیست
جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست
نهال بودم و در حسرت بهار ولی
درخت می شوم و شوق برگ و بارم نیست
به این نتیجه رسیدم که سجده کردن من
به جز مبارزه با آفریدگارم نیست
مرا ز عشق مگویید، عشق گمشده ای است
که هرچه هست ندارم که هرچه دارم نیست
شبی به لطف بیا بر مزار من، شاید
بروید آن گل سرخی که بر مزارم نیست
شعری در خاک -کتاب گریه های امپراطور فاضل نظری
سه گانه فاضل نظری رو همسرم هدیه گرفته ولی کمتر وقت میکنم بخونمش هر بار شما ازش شعری میذارید حسرت میخورم
التماس دعا