تو را میتوانستم ای دور از دور یکبار دیگر ببینم.
اگر داغ رسم قدیم شقایق نبود
اگر دفتر خاطرات طراوت
پر از رد پای دقایق نبود
اگر ذهن آیینه خالی نبود
اگر عادت عابران بیخیالی نبود
اگر گوش سنگین این کوچهها
فقط یک نفس میتوانست
طنین عبوری نسیمانه را
به خاطر سپارد
اگر آسمان میتوانست یکریز
شبی چشمهای درشت تو را
جای شبنم ببارد
اگر رد پای نگاه تو را
باد و باران
از این کوچهها آب و جارو نمیکرد
اگر قلک کودکی لحظهها را پس انداز میکرد
اگر آسمان سفرهی هفت رنگ دلش را
برای کسی باز میکرد
و میشد به رسم امانت
گلی را به دست زمین بسپریم
و از آسمان پس بگیریم
اگر خاک کافر نبود
و روی حقیقت نمیریخت
اگر ساعت آسمان دور باطل نمیزد
اگر کوهها کر نبودند
اگر آبها تر نبودند
اگر باد میایستاد
اگر حرفهای دلم بی اگر بود
اگر فرصت چشم من بیشتر بود
اگر میتوانستم از خاک
یک دسته لبخند پرپر بچینم
تو را میتوانستم ای دور
از دور
یکبار دیگر ببینم.
زنده یاد قیصرامین پور
پ.ن:
ماذا وجد من فقدک ؟ و ما الذی فقد من وجدک ؟ لقد خاب من رضی دونک بدلا.
چه دارد آن کس که تو را ندارد؟ و چه ندارد آن که تو را دارد؟ آن کس که به جای تو چیز دیگری را پسندد و به آن راضی شود، مسلما زیان کرده است.
دعای عرفه ، امام حسین (ع)
________________________________________________
رمضان نوشت:
نقل شده شیطان پس از مطرودیت از باب رحمت و مهلت گرفتن از خدا عرض کرد:
به عزتت سوگند! تا جان در تن آدمیزاد هست، دست از فریب وی بر نمی دارم و از دلش بیرون نمی روم.
خداوند منان فرمود:
به عزتم سوگند! تا جان در تن آدمیزاد هست، در توبه را به رویش نمی بندم و از پذیرش وی روبرنمی گردانم.
مثل همیشه یک انتخاب به جا و زیبا بود
بازم از نظر لطفت به اشعارم متشکرم