یک شبی مجنون نمازش را شکست
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پُر ز لیلا شد دل پر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نیشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته ام زین عشق،دل خونم نکن
من که مجنونم تو مجنونم نکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو... من نیستم
گفت ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پنهان و پیدایت منم
سالها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یکجا باختم
کردمت آواره صحرا نشد
گفتم عا قل می شوی اما نشد
سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا بر نیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سر می زنی
در حریم خانه ام در می زنی
حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بی قرارت کرده بود
مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم
شاعر : ؟؟؟؟؟
امام حسن مجتبی علیه السلام می فرماید: هرکه خدا را بندگی کند خداوند هستی را بنده او می گرداند.
در حد شعارش خیلی راحته . مجنون لیلی بودن با حضور خدا! گاهی تعارضاتی پیش میاد. نمیشه ادعا کرد کاملا شدنیه. من نمیدونم آیا فقط عرفا می تونن اینطوری باشن یا نه ولی احتمالا شیرین باشه!برای خدا دل ببندی برای خدا دل بکنی.سید مهدی شجاعی توی کتاب پدر عشق و پسر همین حال رو برای علاقه امام حسین علیه السلام به حضرت علی اکبر توصیف کرده.
راستی پیشاپیش روز جوان مبارک