به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
پنجشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۸۹، ۰۹:۰۸ ب.ظ
به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم ازوست
نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل آنچه در سر سویدای بنیآدم ازوست
به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست به ارادت ببرم درد که درمان هم ازوست
زخم خونینم اگر به نشود به باشد خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست
غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد ساقیا باده بده شادی آن کاین غم ازوست
پادشاهی و گدایی بر ما یکسانست که برین در همه را پشت عبادت خم ازوست
سعدیا گر بکند سیل فنا خانهی دل دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
تو بین منتظران هم عزیز من ، چه غریبی
عجیب تر ، که چه آسان نبودنت شده عادت
چه بیخیال نشستیم ، نه کوششی نه وفایی
فقط نشسته و گفتیم ؛ خدا کند که بیایی
ممنون میشم اگه به تخصصی ترین وبلاگ آموزش نظامی سر بزنید و نظرتون رو بگید. عزت زیاد