پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دل نوشت» ثبت شده است

نمی دانم چرا این روز ها ...

هرچه دست پیش می گیرم ، هی پس می افتم ... 


+ تصویر نسبتا بی ربط است مگر ربط ش داد ...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۱ ، ۱۶:۴۵
شما مرا درخت صدا کنید


کلید داری کعبه نشانه ی حق نیست

کسی ست حق که در آن بی کلید می آید...


حسن بیاتانی




آقا جان چند سوال داشتم آقا جان مومن نیستم قبول ،شیعه هم نیستم؟ اصلا شیعه هم نباشم ، محب نیستم ؟ نه ...؟!

محب هم نباشم ، اصلا تو بگو مسلم هم نباشم اصلا تو بگو من پست پست پست قبول قبول قبول اما ...

اما ... آقا جان بخواهی نخواهی در زمان امامتت زندگی می کنم ... می کنم یا نه ...  

چطور دلت می آید ... ولم کنی داد میزنم هوار میزنم آنطور که گوش فلک را کر کند می گویم من در سال های امامت این آفتاب بودم ....اصلا توی سر خودم میزنم ..... مگر می شود زیر باران بود و خیس نشد ... میدانم چتر ها ... من از همان روز اول از چتر بدم می آید بگیر بنداز دور این چتر ها را بر ما بباران تا خیس خیس خیس شویم ...

دیوانه ایم میدانم بیچاره ایم می دانم ، آقا جان بی ادبیم می دانم خب چکار کنیم به خدا ادب نشانمان ندادند گاهی هم اگر ندایی از دور صدامان می زند انقدر انگشتها در گوشمان کرده اند که نمی شنویم آقا خودت مگر به خدا مگر خودت آدممان کنی به خدا نمی شود تو نباشی ...

تو فقط بیا اصلا ... قبول بیا مرا بزن مجازات کن ، نبخش ، اصلا ... تو فقط بیا ...

.

.

حالا که عاشق کرده ای قلب غزل ها را

حتی مسلمان کرده ای لات و هبل ها را

حالا که باب استخاره سوره نحل است

برگرد و با ما بگذران ماه عسل ها را

بیش از هزار و چارصد سال است می خوانیم

 نشنیده ای حی علی خیر العمل ها را ؟

بعد از تو هی افسانه و اسطوره زاییدند

کی می بُری آقا دماغ این دغل ها را ؟

کی می رسی تا این علف ها زیر پاهامان ...

شرمنده ام گستاخی ضرب المثل ها را  !  *

ما کاسه های صبرمان هم جنسشان چینی ست 

آتشفشانی شو بلرزان این گسل ها را

 آقا غروب جمعه مرگ ماست اما کاش

 پایان ندبه بشکنی ضرب الاجل ها را

 _____________

*  اصلا چه حاجت لشگر کور و کچل ها را !

 میم . ب . مهاجر


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۱ ، ۰۲:۱۴
شما مرا درخت صدا کنید
بزرگ بود
و از اهالی امروز بود 
و باتمام افق های باز نسبت داشت 
و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید
صداش به شکل حزن پریشان واقعیت بود 
و پلک هاش مسیر نبض عناصر را به ما نشان داد 
و دست هاش
هوای صاف سخاوت را
ورق زد
و مهربانی را
به سمت ما کوچاند به شکل خلوت خود بود
.
.
.
.

رفت تا لب هیچ 
و پشت حوصله نورها دراز کشید
و هیچ فکر نکرد
که ما میان پریشانی تلفظ درها 
برای خوردن یک سیب
چه قدر تنها ماندیم *




.این روز ها فضای مجازی هم ساز تنهایی می زند...

.یک روز می روی می بینی نوشته اند "تا اطلاع ثانوی تعطیل" ... روز بعد می بینی کلا جمع کردن و یه قالب .سفید ... آری از بی نشانی هم نشانی نیست ... قابی نیست ... حتی جوابی نیست...

.آنطرف تر ها صدای "تیک تاک"ی نیست کلا حذف کرده پیغام می دهد "ممکن است آدرس وبلاگ را اشتباه .وارد کرده باشید و یا وبلاگ حذف شده باشد"... بی خبر بی خبر ...

.عده ای تابستان سرودن شده اند و نیستند ...

.عده ای رندانه گی نمی کنند ...

.عده ای بازی نمی کنند ...

.قبل تر ها هم ... عده ای عاشقانه و کبود رفتند... عده ای می گفتند هرکجا هستم، باشم. آسمان مال .من است... نمی دانم آسمان را دارند یا نه ؟! ولی نیستند ... عده ای آرام آرام سایه ای بر آفتاب رفتند...

.یاد روزی افتادم که کسی را از خودم رنجاندم و رفت ...

پ . ن : 
یکی این چاوشی رو خفه کنه صدای خسته اش منو دیوونه کرد ... بچه بودم غصه وبالم نبود هیچ کی حریف شور و حالم نبود ...



بعدن نوشت یواشکی :

باور کنید حال و هوایم مساعد است
این شایعات، شیوه‌ی بعضی جراید است

یک صبح، تیتر می‌شوم: این شخص...[بگذریم]
یک عصر: خوانده‌اید... و تکرار زاید است

من زنده‌ام هنوز و غزل فکر می‌کنم
باور نمی‌کنید، همین شعر شاهد است.**


* سهراب سپهری
**محمد علی بهمنی


۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۱ ، ۰۰:۳۹
شما مرا درخت صدا کنید