پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

زمستان است...

دوشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۴۰ ق.ظ

اردیبهشت دروغ بزرگی بود اینجا هنوز اوایل دی است...

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۲۹
شما مرا درخت صدا کنید

نظرات  (۶)

تا حالا دقت کردید دولتمردان تدبیر و امید تو هرجمله ای دو بار میگند " مقام معظم رهبری "؟؟؟
...
http://media3.afsaran.ir/siliVKxm.jpg
پاسخ:
ولایت مدارن بده؟! خدا برا ما اینا رو حفظ کنه!
۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۲۲ گذری عاشقانه
زمستان یعنی تو رفته ای و بهار باغ دیگری شده ای...
پاسخ:

آنی که به چشم عاشقان «آن» است
در منظر چشم بی‌نظر «این» است
 
سیلی است که می‌برد درختان را
باران به عبارت دگر این است
 
این هیزم هرچه خشک‌تر، خوش‌تر
جنگل به روایت تبر این است...
 
رفتیم به جست‌وجوی زیبایی
در جاده‌ آینه سفر این است
 
گشتیم و نداشت میوه جز حیرت
در باغ جمال، برگ و بر این است

قیصر امین پور

سلام

ممنون که به وبم سر زدید. چیزی که نوشتید جالب بود. البته من همیشه قید منبع را رعایت می کنم و عکس رو به سایت یا وب موردنظر لینک میدم. این عکس رو هم از وبلاگ دو قدم مانده به گل (http://ehsanjg.blogfa.com/post-330.aspx) برداشتم با لینک به منبع.

پاسخ:
سلام
خواهش می کنم ، بله دیدیم لینک زده بودید ، شما کارتون درسته.
۰۱ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۵۴ شما مرا درخت صدا کنید!
به این نتیجه رسیدم سکوت باید کرد
که هرچه گفتم و گویم به درد می ماند

خودم!
سلام آقا جمال 

کتاب های با کلاس !!؟؟؟ [آیکون تعجب زدگی مفرط]
خوب هستید شما؟
البته من اصلا رابطه خوبی با کتاب های سنگین و حجیم ندارم .. مثلا اون الغدیر رو که می بینید دو سه صفحه اش رو خوندم از شما چه پنهان چون هیچی نفهمیدم گذاشتم واسه خودش توی قفسه کتاب بمونه خاک بخوره ... هدیه اس البته ....
بقیه کتاب هام خیلی سبک و ساده اس ... این شرق بهشت رو از اسمش اینطور استنباط کردم که باید فلسفی و سنگین باشه. شروع کردم خوندن به شدت درگیرش شدم انگار که نویسنده مقابلت نشسته و داره راحت باهات حرف می زنه ...
سرتون رو درد آوردم . ببخشید ...


+ روزتون بخیر همشهری ...
پاسخ:
سلام
ممنون...
خواهش می کنم خوشحال شدم
یا علی مدد
جنگل به روایت تبر این است...

حاشیه از متن جالب تره !

یه چایی بین راهی مهمون مائید
www.sizdah.blog.ir

منتظرم
راستی سلام
پاسخ:
سلام

امروز داشتم دنیال آدرس شما می گشتم بیام سیزده ببینم که اینترنتم قطع شد و نیامدم الان میام !

من اصلا اگه حاشیه بنویسم دلچسب تر میشم ولی متن من خط خطیست!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">