به نام خدا خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟
چقدر زیبا.... یادش بخیر! با اینها برای کادوهای نوروزی کاغذکادو درست میکردیم...ممنونم خیلی دلنشین است چقدر خوشحال شدن و لذت بردن از زندگی آسان است و ما چقدر دیر و سخت خوشحال میشویم
پاسخ:
آره واقعا چقدر دور شدیم از کودکی
خواهر زاده های من یکی 6 سالشه یکی 2 سالش چقدر شاد و سر زنده هستن
سلام ی چیزایی یادمه اون شعری رو هم که گفتی ما نداشتیم راستش بیشتر تفریحههای من اون دوره در کوچه ها و بازی با بچه ها میگذشت خیلی اهل بازیهای خونگی نبودیم بیشتر با فوتبال سر میکردیم هعییی یادش بخیر قیل و قال کودکی برنگردد امان
در ضمن در گذری عاشقانه هم عرض ارادت کردیم خدمتت
پاسخ:
سلام
من فوتبال نمی کردم چون هر بار که می رفتم یا بازیم نمی دادن یا می ذاشتنم دروازه !
من هنوز دارمش
یادمه دوم راهنمایی که بودم به خاطر حفظ کردن دعای وضو پیش نماز مدرسمون جایزه داد
یادگاری نگهش دارشتم