پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

شهر

دوشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۸ ب.ظ

شهر گفتم !؟ شهر ! آری شهر ! آری شهر ! شهر

از خیابان ! از خیابان ! از خیابان پر شده است


+ فاضل نظری

نظرات  (۱۲)

سلام
گویند:
شهریست پر ز مستان وز هر طرف نگاری...
D:
پاسخ:
سلام

ولی شاعر گفته !

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد.

سلام

 

بالاخره آمدی...

پاسخ:
سلام

آره!
۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۰۵ گذری عاشقانه
سلام
خوشحالم که دوباره اینجا رو به روز و پر از شعرهای زیبا میبینم..


پاسخ:
سلام

مرسی.
۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۲۶ آشنای قدیمی
سلام به شما
متعجبم که تصادفی پیدایتان کردم و متحیرم که حدسم درست از آب درآمد.
همچنان از شعر و احساس می نویسید
الهی این طبع و احساس ابدالدهر پابرجا بماند.

من همچنان مثل قدیم دزدکی سر خواهم زد

التماس دعای خیر
پاسخ:
سلام

آشنای قدیمی؟!
متعجبید و متحیرید؟!

ممنون از دعای خیر شما.

ولی دزدکی سر نزنید بلکه علنی و با بیان نظر بخوانید ... سپاس.

محتاجیم به دعا. آسمونی باشید!
سلام جمال عزیز
ایام و اعیاد مبارک...  
غیبت ناگهانی شما با آن پستی که اجازه خواندنش را ندادی، نگرانم کرد...
خیلی دعاگویت هستم، این ایام اخیر بیشتر...

دل ما به شما انس دارد با غمت می‌گیرد با گرفتگی‌ات غمگین می‌شود.... برایت نوری آرزو دارم  که به خاموشی نگراید

پاسخ:
سلام
ممنون...
ببخشید...ممنون از دعا های خیر همیشه ای شما...
صدای ما که به جایی نمی رسه شاید شما صداتون برسه تا آسمون.

ممنون ... نبودم از اینکه نوشته ها و حرف های همیشه قشنگ شما رو از دست دادم حسرت خوردم...
[گل]

در حضور شمعدانی ها شقاوت آب خواهد شد .

 

در گشودم : قسمتی از آسمان افتاد در لیوان آب من .

آب را با آسمان خوردم .

لحظه های کوچک من خواب های نقره می دیدند .

من کتابم را گشودم زیر سقف ناپدید وقت.

 

نیمروز آمد .

بوی نان از آفتاب سفره تا ادراک جسم گل سفر می کرد .

مرتع ادراک خرم بود .

 

دست من در رنگ های فطری بودن شناور شد :

پرتقالی پوست می کندم .

شهر در آیینه پیدا بود .

دوستان من کجا هستند ؟

روزهاشان پرتقالی باد !

 

پشت شیشه تا بخواهی شب .

..

دوست دارم که یک شبه شصت سال را سپری کنم،

بعد بیایم و با عصایی در دست،

کنار خیابانی شلوغ منتظرت شوم،

تا تو بیایی،

مرا نشناسی،

ولی ؛

 دستم را

          بگیری

و از ازدحام ِ خیابان عبورم دهی

.
.
من روزی صد بار در ازدحام خیابان های شلوغ گم می شوم ...
پاسخ:
گم شدن چقدر خوب است
به شوق پیدا شدن می ارزد
به تلاش پیدا کردن
بگرد...
سلام برادر
حال و احوال؟
چه عکس قشنگی...چی میشه گم بشیم تو این خیابونا و هیچکیم پیدامون نکنه حتی خودمون
پاسخ:
سلام علیکم

ممنون خدا رو شکر
حال شما چطوره؟ خوبید الحمدلله ...؟ کم پیدایید؟
خانم معلم رندانه شعر و شاعری و شعر خوانی و مشاعره رو تعطیل کردین ها؟!

(بعد هی میگن یارو پا قدمش خوبه! چندیست همه کم پیدا و کم حال و حوصله اند ... ما اعتراضمون به کی بگیم ها! )

دور از جوون ان شاالله پیدا بشیم!
خانه ها دلتنگی حواست، پشت کوچه ها --- آدمی گم شد، خیابان ها به دنیا آمدند

(این الان گل ه خورشید نیست!)

برایت یک بغل گندم دلی خشنود از مردم…

برایت یک بغل مریم که مست از وی شوی هر دم… 

برایت قدرت آرش که دشمن را زنی آتش… 

برایت سفره ای ساده حلال و پاک و آماده… 

برایت یک بغل احساس دو بیتی های عطر یاس… 

برایت هر چه خوبی هست صمیمانه دعا کردم.

پاسخ:
ممنون از این همه دعای خوب...

برای شما هم بهتر از این ها...باد.
۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۳۲ گذری عاشقانه
چوپان دروغگو احساس من است که هر روز از آمدنت خبر می دهد تو نمی آیی ....
پاسخ:
انگار که زیر و رو شدم بعد از تو
در چاه خودم فرو شدم بعد از تو

از بس به دلم دروغ گفتم بانو !
چوپان دروغگو شدم بعد از تو

جلیل صفر بیگی
آیا هر روز شما تکراریست؟
آیا از زندگی خسته شده اید؟
آیا از افسردگی رنج میبرید؟
ما هیچ پیشنهادی برای شما نداریم ...
خداشاهده ما از شما بدتریم
انجمن روانشناسان ایران
پاسخ:
متشکر از راه کار های سازنده روانشناسان گرام!

ممنون. ☼
سلام
من خودم وبلاگ ندارم، ولی چون به شعر و متون ادبی زیبا خیلی علاقه مندم، وبلاگ شما رو یکی از دوستان وبلاگ دارم! بهم معرفی کرد.
خیلی از مطالبتون لذت بردم. عاااااااااااااااااالی بود.
هرچقدر پستای قدیمیتونو می خودندم سیر نمی شدم و نمی تونستم از کلیک روی قدیمی ترها دست بکشم!
مطالبتون عالی، فوق العاده، بیست، بی نظیر و .... بود.
اگه فرصت کنم انشالله بازم بهتون سر می زنم.
حال من از حال و هوای وبلاگ شما خیلی خوب شد، الهی که خدا حال باحالی قسمتتون کنه....
بهشتی باشید*
پاسخ:
سلام

خوش آمیدید...
ممنون از این همه لطف شما...

نفرمودید کدام دوستمان و دوستتان ؟

خوشحال شدیم.... متشکر از دعای خیر شما....
شاهرگ های زمین از داغ باران پر شده ست
آسمانا کاسه صبر درختان پر شده ست

زندگی چون ساعت شماطه دار کهنه ای
از توقف ها و رفتن های یکسان پر شده ست

چای می نوشم که با غفلت فراموشت کنم
چای می نوشم ولی از اشک فنجان پر شده ست

بس که گل هایم به گور دسته جمعی رفته اند
دیگر از گل های پرپر خاک گلدان پر شده است

دوک نخ ریسی بیاور یوسف مصری ببر!!
شهر از بازار یوسف های ارزان پر شده ست

شهر گفتم؟ شهر! آری شهر! آری شهر! شهر
از خیابان از خیابان از خیابان پر شده ست...
پاسخ:
شاهرگ های زمین از داغ باران پر شده ست
آسمانا کاسه صبر درختان پر شده ست

زندگی چون ساعت شماطه دار کهنه ای
از توقف ها و رفتن های یکسان پر شده ست

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">