قلبی شکسته بود، وضویی جبیره شد
سروی نشسته بود، عشایی وُتیره شد
اشکی کنار پنجره غلتید، گر گرفت
آهی به روی آینه افتاد، تیره شد
پهلویی از شقاوت نامحرمی شکافت
اشکی برای محرم دردی ذخیره شد
اف گفت بر سکوت بنیآدم آسمان
نسلی نگاه کرد، گناهی کبیره شد
بانویی از تمام دلش چشم بست و رفت
مردی غمِ تمامِ جهان را پذیره شد
امید مهدینژاد
نی، ناله کرد و باز ترنم، شروع شد
فصل هبوط آدم و گندم، شروع شد
دریای بیکران شهادت، که موج زد
توفان نوح بود و تلاطم شروع شد
از «برکهی غدیر»، «محرّم» طلوع کرد
سر مستی «حبیب» هم از «خم» شروع شد
باران اشک شیفتگان غم حسین
«تا گفتم: السلام علیکم شروع شد»[*]
روح دعا، به نام «اباالفضل» چون رسید
غوغایی از توسل مردم شروع شد
وقتی گلوی نازک گل شد نشان تیر
لبخند باغبان و تبسم شروع شد
از اشک و خون اگرچه وضو میگرفت عشق
از «تربت شهید» تیمم شروع شد
ای آسمان! مصیبت عظمای اهل بیت
از قتلگاه عصمت پنجم شروع شد
فصل به خون نشستم گلهای باغ وحی
از آیهی «لیذهب عنکم» شروع شد
با آنکه باغ گل به محبت نیاز داشت
با تازیانه، ناز و تنعّم شروع شد
وقتی دل ستارهی محمل نشین شکست
با ماه روی نیزه، تکلم شروع شد
محمدجواد غفورزاده(شفق)
*از فاضل نظری
نوای حسینیه :
مستان همه افتاده و یاری نماندهیک گل برای باغبان باقی نمانده
صحرا همه گلگون شده
هر بلبی دلخون شده
مظلوم حسینم، مظلوم حسینم
دور حرم دویده ام، صفا و مروه دیده ام
هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود
التماس ... :
در میان اشک هاتان دعامان کنید ، محتاجان دعا را ز یاد بردن در مرام بزرگان نیست....
+ « بیت عنوان از محمد مهدی سیار »