پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معرق ساقه گندم» ثبت شده است

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۲ ، ۱۷:۲۹
شما مرا درخت صدا کنید
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۶:۰۳
شما مرا درخت صدا کنید

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۰۶
شما مرا درخت صدا کنید
۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۵۷
شما مرا درخت صدا کنید

دید  مجنون را  یـکی  صــحرا   نورد 

در  میان  بـادیه بنشسته  فــــرد

صفحه اش    صحرا و انگشتان قلم 

بر   مراد  خویشتن   میزد   رقــم

گفت کای مجنون شیدا چیست این

مینویسی نامه سوی کیست این

گفت مشق نام لیــــــــــلی میکنم 

خاطـــــر خود را تسلی میــــکنم

چون میسر نیست با من کـــــام او 

عشق بــازی مــــیکنم با نـام او

 غیر لیلی در جهان هیچ است هیچ

چون تومجنون نیستی برما مپیچ

+ممنون از سروشا

۳۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۲ ، ۱۴:۳۲
شما مرا درخت صدا کنید