پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

 پروانه ای که پشت شیشه گیر کرده بود 

به سختی بیرونش کردم مگه می فهمید در این طرفه !


اصلا 

ولی 

نه 

می شود

باور کن

اما

اصلا ولش کن

بگذریم

بس کن 

تو خوبی ؟


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۱۵
شما مرا درخت صدا کنید

نظرات  (۲)

سلام آقای درخت
چطورین؟
خیلی این پروانه هه ناااااااازه
آره همیشه گنجشک که میومد تو خونه کلی خودش رو میزد به در و دیوار تا راه خروج رو پیدا کنه،گمونم مثل این پروانه بوده باشه

پاسخ:
سلام

ممنون ، شما خوبید ؟ الحمدلله

علی خواهر زاده م امروز گنجشک قهوه ای می خواست ! هی بهانه می گرفت.
۲۷ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۱۷ بنت الهدی حسینی
واقعن عنوان پست عالی
دست مریزاد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">