پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

موش آب کشیده (کوه آب کشیده!)

پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۹:۴۵ ب.ظ

کاش بود روحیه ای برای زدن به کوه ! خیلی دلم کوه می خواد و اراده ای نیست....

+عکس امروز ظهر 

+ شهریار :

کوه گر روشن و گر تاریک است            تا بخواهی به خدا نزدیک است

قصه در گوش فلک می گوید                چاره ی درد بشر می جوید

کوه انفاس مسیحا دارد                      وین نسیم از دم عیسی دارد

کوه مهد همه پیعمبرهاست                مهبط موهبت وحی خداست

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۱۴
شما مرا درخت صدا کنید

نظرات  (۸)

۱۴ آذر ۹۲ ، ۲۱:۵۹ آشنای قدیمی
 تا بخواهی به خدا نزدیک است

سلام

چه دل آسمون اونجا گرفته
پاسخ:
سلام

دلش عجیب گرفته ... الان داره داد و قال می کنه :) و میباره...
۱۴ آذر ۹۲ ، ۲۲:۲۶ آشنای قدیمی
چه خوب :) اینجام داره برف میاد

راستی این کوه های شهرتون خیلی جالبه واسم
یه بار اومده بودم اونجا از کوههاش فیلم میگرفتم دوستم میگفت همه جاش کوهه دیگه از یکیش بگیری انگار از همه ش گرفتی :)
پاسخ:
خوش به حالتون والا برف خوبه ... خدا رو شکر باروون هم خوبه ولی خب برففففف...
صد هزار مرتبه شکر...

خرم آن جلکه که کوهی دارد !

معروف ترین کوه ادبیات فارسی هم که مال ماست و ووو... (اسمایلی پز دادن!)
۱۴ آذر ۹۲ ، ۲۲:۵۱ آشنای قدیمی
خب مام سهند سبلانو داریم دیگههههه

آخ روزی که ما رفتیم بیستون رو ببینیم شدید بارون میومد دانشجویی هم رفته بودیم گفتن هرکی خواست نیاد بالا... بعد مگه میشد نرفت؟ خلاصه دل و زدیم به دریااا نه به کوووه

برگشتنی خیس آب بودیم عین "موش آب کشیده"
آقایون کاپشناشونو درآوردن تو اتوبوس خانوما چادراشونو... من چادرمو درنیاوردما!!!!!!!!!!! خلاصه اینکه خاطره ی خیلی زیبایی شد
پاسخ:
آره والا سهند و سبلان شما سر هم هس!

پس طعم باران های اینجا رو هم چشیدید ! :))
نوش جوون !

سلام جمال جان
چه تصویر زیبایی
بدجوری هوسمون کرد
یکی از شهرهایی که خیلی دوست دارم برم و در اولویتمه شهر شماست
امیدوارم توفیق بشه

راستی اخوی قبنا به روز میکردی توی وبلاگ هم اعلام میکردی و ما هم از طریق وبلاگ دوستان مطلع میشدیم اما این چند پست اخیرت....
نمیگی ما از کجا باید خبردار بشیم و بیایم حظ ببریم؟؟؟

یاحق
پاسخ:
سلام
ممنون... ایشاالله ... مقدمتان گل باران !

آره دفعات قبل تنبلی بود ... این بار با کامپیوتر مردم پست نوشتم صاحبش اوومد در رفتم! وقت نکردم!
سلام
یه نقد گذاشتم تو وبم ، منتظر نظرات و نقد های شما هم هستم تا همه ی انتقاد ها و نظر ها رو تو یه مطلب جا بدم.
نظرتون مهمه
پاسخ:
سلام
حتمن میام ...
ممنون.
۱۵ آذر ۹۲ ، ۰۱:۱۰ گذری عاشقانه
این عکس منو یاد کوههای رامسر انداخت.
یکی از معروف ترین کوههاش کوهیه به اسم مارکوه = مادر کوهها
که بیشتر مسیرش پله بله ست.پله هایی سنگی.

جدیدن آپدیت میکنید به بلاگفا خبر نمیدیدا!
پاسخ:
رامسر هم خوب است .. (من که نرفتم میگن!)

مانیتور سیستم خودم سوخته با لپ تاپ داداشم کانکت میشم ...یه جور دزدکی ! زین جهت عجله ای شد واونجا رو آپ نکردم!
سلام
میگم نشد خانم اکبری یه حرف در مورد یه گوشه ای از این خاک زده بشه و یادی از ولایتشون نکنن (آیکون چشمک)

امیدوارم به زودی قسمت شه بیام کرمانشاه
شما رو هم زیارت کنیم ؛البته اگه افتخار بدی اخوی

یاحق
پاسخ:
سلام
والا منم رامسر ولایتم بود انقد پزش میدادم که چشم ملت در میاوردم ! ایشون که بنده خدا فقظ ذکر نام کردن ... :)
ایشاالله...
حق یارت برادر...
۱۵ آذر ۹۲ ، ۱۷:۵۵ گذری عاشقانه
دست شما درد نکنه که جواب آقای امیرهاتفو دادید ( آیکون چشمک و لبخند و اینا !)
پاسخ:
خواهش می کنم باشد که با این طرفداری از رامسر ، رامسر ما رو بطلبد به دیدن دریا و جنگل مشرف شیم ! 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">