پیاده رو

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده آمده بود ، پیاده خواهم رفت

پیاده رو

به نام خدا
خدایی که بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان مینشیند و بر بند تاب با کودکانتان تاب می خورد و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند... به شرط اعتقاد ؛به شرط پاکی دل؛به شرط طهارت روح؛به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.به شرط اینکه بشویید قلبهایتان را از هر احساس نا روا! و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف؛و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک؛ و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار و برهیزید از ناجوانمردی ها ناراستی ها نامردمی ها! مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟

برگرفته از سخنان ملا صدرا شیرازی

تا بوده علی(ع) بوده و تا هست علی(ع) هست

چهارشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۲، ۰۶:۵۲ ب.ظ

باید که تو را حضرت منان بنویسد

در حد قلم نیست که قرآن بنویسد

هر دست گدایی که به سوی تو دراز است

مفهوم قنوتی است که در بین نماز است

سمت حرم توست دلم باز روانه

"ای تیر غمت را دل عشاق نشانه"

ایوان دلم خاک، طلایی بده مولا

قدری به من خسته بهایی بده مولا

آن چیست که در حج و طواف است...؟ نشانه است

"مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است"

تکفیر نما عقربه ی قبله نمارا

چون اوست که سمت تو نشان داده خدا را

.

گاهی در یک آزادراه هم که باشی ، راهت اشتباه است . آن راه تو را به مقصد نمی رساند

باید خارج شوی از آن آزادراه ، تا به راه آزادی و آزادگی برسی.

.

.

.

احمد(ص) به خدا غیر علی(ع) یار نمی خواست

پیغمبر ما همسفر غار نمی خواست

رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست

"تا بوده علی(ع) بوده و تا هست علی(ع) هست"

بر اسب سوار است قیامت شده بر پا

دشمن به فرار است ازین حالت مولا

شمشیر کشیده است که لشگر بگشاید

باید برود یک تنه خیبر بگشاید

«یا قادر» و «یا قاهر» و «یا فاتح» و «یا هو»

این جرأت و این هیبت و این قدرت بازو...

مخصوص علی(ع) هست علی(ع) شیر خداوند

آن یکه جوانمرد به تعبیر خداوند...

...از ترس ز دستان عدویش سپر افتاد

"با خشم علی(ع) هرکه در افتاد ور افتاد"

احمد(ص) زند آیا نفسی غیر علی(ع)...؟نه

بالا برود دست کسی غیر علی(ع)...؟ته

"من کنتُ" که بر حیدر کرار (ع)رسیده است

حقّ است و سرانجام به حقدار رسیده است


مجید تال

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۰۱
شما مرا درخت صدا کنید

نظرات  (۱۰)

حقّ است و سرانجام به حقدار رسیده است

.

.

این عید بزرگ مبارک ِ دل و جانتان درخت عزیز ..

التماس دعا ..

پاسخ:
مرسی
عید شمام مبارک 
۰۱ آبان ۹۲ ، ۱۹:۵۴ آشنای قدیمی

احمد(ص) به خدا غیر علی(ع) یار نمی خواست

پیغمبر ما همسفر غار نمی خواست

سلام ... عالی بود
عیدتون مبارک باشه
پاسخ:
سلام
ممنون....
عید شما هم میارک...

یا علی
۰۱ آبان ۹۲ ، ۱۹:۵۴ آشنای قدیمی
دست‌هایت را که در دستش گرفت آرام شد

تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد

دست‌هایت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت:

مومنین! ( یک لحظه اینجا یک تبسم کرد و گفت:)

خوب می‌دانید در دستانم اینک دست کیست؟

نام او عشق است، آری می‌شناسیدش : علی ست (۱)

من اگر بر جنگجویان عرب غالب شدم

با مددهای علی ابن ابی طالب شدم

در حُنین و خیبر و بدر و اُحُد گفتم: علی

تا مبارز خواست «عمرِو عبدِوُد» گفتم: علی

با خدا گفتم: علی، شب در حرا گفتم: علی

تا پیام آمد بخوان «یا مصطفی»! گفتم: علی

هر چه می‌گویم علی، انگار اللّهی ترم

مرغ «او ادنی»ییم وقتی که با او می‌پرم

مستجار کعبه را دیدم، اگر مُحرِم شدم

با «یَدُ الله» آمدم تا «فُوقِ اَیدیهِم» شدم

تا که ساقی اوست سرمستند «اصحابُ الیمین »(۲)

وجه باقی اوست، «اِنّی لا اُحبُّ الافِلین»

دست او در دست من، یا دست من در دست اوست

ساقی پیغمبران شد یا دل من مست اوست
 
یکصد و بیست و چهار آیینه با هر یک هزار ـ

ساغر آوردند و او پر کرد با چشمی خمار

آخرین پیغمبر دلداده‌ام در کیش او

فکر می‌کردم که من عاشقترینم پیش او

دختری دارم دلش دریای آرامش، ولی

شد سراپا شور و توفان تا شنید اسم علی

کوثری که ناز او را قلب جنت می‌کشید

ناگهان پروانه‌ شد دور سر حیدر ‌پرید

روزگارش شد علی، دار و ندارش شد علی

از ازل در پرده بود آیینه دارش شد علی

رحمتٌ للعالمینم گرد من دیو و پری

می‌پرند و من ندارم چاره جز پیغمبری

بعد از این سنگ محک دیگر ترازوی علی است

ریسمان رستگاری تارِ گیسوی علی است

من نبی‌اَم در کنارم یک «نبأ» دارم «عظیم»

طالبان «اِهدنا» اینهم «صراطَ المستقیم»

چهره‌اش مرآتِ «یاسین»، شانه‌هایش «مُحکمات»

خلوتش «والطور»، شور مرکبش «والعادیات»

هر خط قرآنِ من، توصیفی از سیمای اوست

هر که من مولای اویم، این علی مولای اوست


قاسم صرافان

پاسخ:
ریسمان رستگاری تارِ گیسوی علی است...

مرسی عالی بود...
سلام جمال خان
عیدت مبارک
طبق معمول حسن انتخاب به خرج دادی
پاینده باشی
یاعلی
پاسخ:
سلام
ما خان نیستیم ، رعیتیم !
مرسی عید شمام مبارک ... 
زنده باشی 
زیر سایه مرتضی علی.
عیدتون مبارک ....
پاسخ:
مرسی...
عید شمام مبارک...
واییییی من بالاخره تونستم بیام اینجا شما نمیدونی من چه مصیبتی کشدم
گوشی که در جریانید نمیشد
سیستم هم با فیلتر نمیشد بی فیلتر هم نمیشد ولی دیگه ارادته اونقدی بود که ما هرجور و هر طریق شده بیایم...
خوبی شما؟
خوندمتون البته فقط صفحه اولو...
راستی بدون شک شما یکی از بامعرفت ترین مجازیهای اطراف منی
پاینده باشید...
پاسخ:
واییییی میم الف سلام 

سیستم بلاگ رووش سیاه سیستم بلاگ شرمنده ... 

ممنون زنده باشید 
نفسی میاد و میره خدا رو شکر ...

مرسی ... شما لطف دارید ...

سرفراز باشید

زیر سایه مرتضی علی .
۰۷ آبان ۹۲ ، ۱۴:۲۳ گذری عاشقانه
ما زین جهان از پی دیدار میرویم از بهر دیدن حیدر کرار میرویم درب بهشت گر نگشایند به روی ما گوییم یا علی و ز دیوار میرویم
پاسخ:
یاد فیلم مختارنامه افتادم ...
وقتی مختار توو جهنم نشان داد که بر دهانش قفل زده بودن و موجودات وحشت ناک توو آتیش بهش حمله می کردن ... و هی سعی می کرد چیزی بگه و آخرش توونست .. گفت : "الغوث یا علی "
بعد از جایی که آتیش بود به یه بیایان خشک آمد ... عموش دید که داشت آب میبرد مشک پر آبی داشت و داشت می رفت...
گفت عمو بهم آب بده جگرم داره میسوزه ... عموش گفت آب بهت نمی دم همین که قفل از زبانت باز شده خدا رو شکر کن ... به خاطر بردن نام علی بند از زبانت باز شد ...

سکانس خیلی بی نظیری بود توو فیلم...

سلام.

تبریک میگم، هر چند دیر هنگام.

سربلند باشی در زیر سایه مولا علی.

پاسخ:
سلام
ممنون.
.
.
.
و
سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد
هر که فهمید و خودش را به نفهمیدن زد...
پاسخ:
واقعا...
۰۹ آبان ۹۲ ، ۲۳:۴۱ گذری عاشقانه
سکانسی رو که گفتید ندیدم اما آرزو کردم روز قیامت من هم بتونم نام ایشونو ببرم.
پاسخ:
ان شا الله توو بهشت مورد الطاف کریمانه آقا امیرالمومنین باشید....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">