جمعه, ۵ مهر ۱۳۹۲، ۰۵:۳۰ ب.ظ
۰
۰
۹۲/۰۷/۰۵
شما مرا درخت صدا کنید
پاسخ:
من ؟ کی باشم... سعادت ندارم... کم رزق ام حتما...
دروغ چرا وبلاگتون بعد از هر آپدیت باز کردم چند خطی هم از مطالب خواندم ولی راستش انقد ذهنم مشغول و خسته ست که جمع خواندن مطالب نورانی آیات و ترجمه و تفسیر و آموخته های قرآنی نمی شد ... و اصلا خواندنشون ظلم به نوشته های قشنگ و زبان فصیح شما و قسمت های جمع آوری شده از کتاب های خوبی که ازشون می نویسید هست
ولی یه روز ان شالله ذهنم فری بشه! می خواندم و خوب هم می خوانم
قدیم تر ها یادتون هست که من همیشه با دقت می خواندم (تعریف از خود در حد رئال مادرید!)
پاسخ:
تواضع ز گردن فرازان نکوست
گدا گر تواضع کند خوی اوست...
ممنون ...
آمدنتون نشانه با مرامیه ...
و اما الان من چشم هام از خواب باز نمی مونه
شب خوش...
آیا ندیدهاند که ما شب را قرار دادهایم تا در آن بیاسایند و روز را روشنىبخش [گردانیدیم] قطعا در این [امر] براى مردمى که ایمان مىآورند مایههاى عبرت است (نمل ۸۶)
أَلَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِیَسْکُنُوا فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿نمل ۸۶﴾
.
باقی بقایتان.
نمیدونم چه سالی بود که رویاهامو ترک کردم
مث آهن شدم انگار، تو میگی محو پروازم
یه پیله میکنم امشب، شاید پروانه شم بازم
گوشه ی یه ترانه ای از رضا صادقی